Shab-e Yalda
Vocabulary
سنت: کاری یا رفتاری که از نسل قبل به ارث برده شده است.
باستان: روزگار بسیار پیش از این
وابسته: نیازمند به دیگری
مجبور: ناچار
پیروز شدن: برنده شدن
فال گرفتن: عملی که برای فهمیدن آینده انجام می شود.
شَبِ یَلدا
شَبِ یَلدا یا شَبِ چِلّه یِکی اَز قَدیمیتَرین سُنَتهای ایرانیان به شُمار می رَوَد. این جَشن دَرطولانیتَرین و تاریکتَرین شَبِ سال بَرگُزار می شَوَد. زِندِگیِ مَردُمِ باستان به کِشاوَرزی وابَسته بودَ و مَجبور بودَند زِندِگیِ خود را برَاَساسِ تَغییرِ فَصل بَرنامه ریزی کُنَند. به این مَعنی، درَ فَرهَنگِ باستان تاریکی دُشمَنِ اِنسان اَست و ایرانیان با جَشنِ شَبِ یَلدا به جَنگِ تاریکی می رَوَند و پیروز می شَوَند. بَعد اَز شَبِ یَلدا روزها طولانیتَر و شَبها کوتاهتَر می شَوَند. ایرانیان شَبِ یَلدا مَعمولا به مِهمانی می رَوَند یا دیگَران را به مِهمانی دَعوَت می کُنَند. رویِ میز اَنار، هِندِوانه، آجیل و شیرینی می گُذارَند. اَشعارِ حافِظ می خوانَند و فال می گیرَند.